شاعر : اسماعیل تقوایی نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل
ازمهـستـان ولایت مـاههـفـتم شد عیان جشن میلادش بپا گردید درهفت آسمان
باردیگـردرمـدیـنه دلـبری دل میبرد تازه مولودی که باشد عرش حق را دلستان
عالم آل عـلی صادق شده،صاحب پسر بوسه باران میکند مـادر رخ آرام جان
مخـزن گنج الهی را خـدابگشوده است عرضه کرده برجهان اینبارهم دُرّی گران مقصد هر شیعه بیت حضرت صادق شدهصف در صف واژۀ تبریک بر لبهایشان آمده موسی بن جعفر، صابر وباب نجاتعالم وصالح، زکظم غیض او دارد نشان جشن میباید که میلاد شریف کاظم است نوکری در روز میلادش نما شادی کنان
کـاظـمـیـنش روزمیلادش تماشایی بود بارگـاهـش کـفـتـردلـهـای ما را آشـیان کاش روزی زائرش گردم دلم گیرد صفا بهرهها گیرم ز الطاف امام انس وجان
حضرت باب الحوائج باز کن باب کرم حاجت ما را روا کن ای عـزیزمهربان